Starting to WriteStarting to Write، تا این لحظه: 5 سال و 7 ماه و 1 روز سن داره
ParinazParinaz، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 11 روز سن داره
سال 2024سال 2024، تا این لحظه: 3 ماه و 28 روز سن داره
سال 1403سال 1403، تا این لحظه: 1 ماه و 7 روز سن داره
🎻Playing violin🎻Playing violin، تا این لحظه: 10 ماه و 3 روز سن داره
My WeblogMy Weblog، تا این لحظه: 1 سال و 2 ماه و 18 روز سن داره
My best friend💙My best friend💙، تا این لحظه: 18 سال و 7 ماه و 1 روز سن داره

✿ Azerbaycan qızı ✿

✮ یا چنان نماے که هستے، یا چنان باش که مینمایے ✮

روز های آخر سال!

1401.12.26 دیگه چیزی نمونده! جایی که ما الان هستیم نم نم بارون میاد و هوا لطیف شده. این نشانه اینه که بهار تو راهه! دلم قراره برای خاطرات خوبی که امسال داشتیم تنگ بشه. این روزا سرمون خیلی شلوغه، همش بدو بدو داریم. اصلا وقت چیزی رو نداریم. خیلی دلم میخواد برم بیرون ولی نمیشه. امید وارم در سال جدید همه چیز رو براه بشه و مشکلای همه درست بشه و خاطرات شیرین اش بیشتر از تلخی اش باشند. اینم نقاشی من برای نوروز که دیروز کشیدم تلخ و شیرین 1401 ...
26 اسفند 1401

آرینا و آرا!

امروز یه فکر به ذهنم رسید اینکه اگه اسمم رو به انگلیسی بنویسی میشه Parinaz . اگه دو تا حرف اول و آخرین اش رو برداری میشه Arina! یا همون آرینا! خوشم اومد!  و مال بارانم میشه Baran که برداریم میشه Ara! آرا!  عجب تناسبی! آرینا و آرا. شاید اینجوری معرفی بشیم!  شما هم خواستید امتحان کنید. ببینید چی در میاد!  راستی امروز تولد مایکل پسردایی ام هستش! 10 سالگی! 💜🎊⚾ تلخ و شیرین 1401
24 اسفند 1401

بوی بهار

بوی بهار کم کم به مشام میرسد نسیمی بهار می وزد و به من، آرامش می دهد صدای جیک جیک گنجشکان با گوش میرسد کنار پنجره ایستاده ام و به بیرون می نگرم درختان، گر چه شکوفه نداده اند،  به راحتی میتوانست تصور کرد که گل های بسیار زیبا و رنگینی در روبرویت هستند در ذهن خود، بهار را این چنین تصور میکنم که باغیست از شادی و محبت،  اینک، در آستانه زیباترین فصل خداوند هستیم چشم به انتظار آغاز طبیعت، آغاز خوبی ها، خوشی ها،  ✿بهار!✿ ...
15 اسفند 1401